سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر چی تو بخوای
 
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/3/9 توسط مایسا | نظر

می خوام تو این آپ فقط از آثار مادی قرآن کریم بگم(آثار معنویش که بیشماره)من از بچگی به حفظ قرآن کریم علاقه داشتمتو پیش دبستانی کل سوره ی فجر را حفظ کرده بودم.تابستون کلاس اول هم به کلاس حفظ قرآن رفتم.خب تو کلاس سوم مسابقه ناحیه ای حفظ قرآن شرکت کردم (رتبه آوردم).کلاس چهارم برای کسایی که می خواستن قرآن حفظ کنن کلاس جدا تو مدرسه گذاشتناین مقدمه ای بود برای حفظ جدی قرآن

تابستون به جامعه القرآن رفتم و حفظ جز یک را در 6 ماه تموم کردم(اون موقع بچه بودم زیاد حفظ نمی کردم)

چون کلاس پنجم به ما خیلی سخت می گرفتند و همش کلاس های تیز هوشان و نمونه دولتی و .... می گذاشتن

من نمی رسیدم قرآن را هم حفظ کنم برای همین جز 2 و3 ناقص موند

وقتی اول راهتمایی رفتم (تیز هوشان) درسامون به طرز وحشتناکی زیاد شد

مجبور شدم حفظ را به کلی تعطیل کنم

ولی شکر خدا دوم راهنمایی تونستم جز 2 را کامل کنم

دوم راهنمایی من تو دوتا مسابقه شرکت کردم مسابقه ناحیه و مسابقه سمپاد(سازمان ملی پرورش استعداد های درخشان)

ناحیه ای رتبه نیاوردم ولی سمپاد رو اول شدم

مدرسه ما که تا اون زمان کلا یه بوستان بایه اردو به تهران بیشتر نگذاشته بود

مجبور شد مارو ببره کاشان

تو سوم راهنمایی بنیاد شهید یه مسابقه گذاشت منم شرکت کردم

جایزه مرحله اولش(استانی) 20000تومان بود من اول شدم

جایزه مر حله دوم(منطقه ای) 50000 تومان بود من بازم اول شدم

جایزه مرحله سوم(کشوری) 650000تومان بود و برای بار سوم اول شدم

جایزه مرحله آخری در واقع کمک هزینه سفر به مکه مکرمه بود

و تمام خانواده ام به خاطر من تونستن اون سال بیان مکه

تو مکه هم یه جشنی گرفته بودند برای زوج های جوان

ما را هم به عنوان حافظ قرآن دعوت کردند گفتن بیان سخنرانی کنین

گند زدم به هرچی سخنرانیه

بگذریم اول دبیرستان هم مسابقه ی سمپاد رو شرکت کردم مرحلی دومش تو تهران بود

خیلی خوش گذشت مدرسه ما که تو اون سال مارو هیچ جا نبرده مارو سه روز برد تهران

من با وضع خیلی بدی به مسابقه رفتم

خونه داییم بودم با خواهر زنداییم اومدیم خونه خودمون

که مامانم گفت از مدرسه زنگ زدند گفتند زود بیا ماشین رو نگه داشتیم

منم فقط جیغ و ویغ کردم که مامان اینو بیار مامان اونو بیار

در این فاصله هم خودم هر چی لباس دم دستم بود گذاشتم تو کیفم

و راهی شدیم

.

توی مسابقه هم الکی الکی دوم شدم

به عنوان جایزه بهمون سکه دادند با یه کارت 20000 تومانی

مر حله بعدیش که کشوری بود مارو بردند اردوگاه شهید باهنر خیلی خوش گذشت

ولی پدرمان هم درومد چون برف بی سابقه نصیبمون شد

فکر کنم تا حالا سابقه نداشته 17 و18 آبان برف بیاد

ولی نصیب ما شد

خب بگذریم

 

این ها راگفتم که بدونید درسته حفظ قران سخته ولی به برکاتش می ارزه

این ها فقط برکاتی بود که من از قرآن به صورت مادی دیدم

بقیه اش که هیچی

به امید اینکه همه روزی حافظ قرآن شوند